تحولات منطقه

در پنجمین گفت‌وگو از سلسله‌گفت‌وگوهای روزنامه قدس با چهره‌های سیاسی از جریان‌ها و سلیقه‌های مختلف و متفاوت که با عنوان «قدرت مردم» منتشر می‌شود، با محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و سیاستمدار اصول‌گرای میانه‌رو به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در گفت‌وگوی تفصیلی با قدس: افزایش مشارکت مهم‌تر از نتیجه انتخابات است
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، نوبت‌های پیشین این گفت‌وگوها با مهدی چمران، اسدالله بادامچیان و محمد عطریانفر و مرتضی آقاتهرانی درباره موضوعاتی همچون مواضع و شیوه حضور سیاسی احزاب در انتخابات اسفند، شبکه مسائل حکمرانی و راهکارهای منتج به حضور حداکثری مردم در عرصه سیاسی انجام شد. 

با نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات مجلس، تکاپوی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی مختلف شدت یافته است. در این میان دو طیف اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان درصددند با تکیه بر چهره‌های شاخص وابسته به جناح فکری خود و بیان مسائل اساسی جامعه در مصاحبه‌ها و اظهارنظرها بتوانند از همین حالا اقبال و نظر مردم را برای مشارکت در انتخابات جلب کنند. محمدرضا باهنر نیز جزو چهره‌های شاخص و میانه‌رو جریان اصول‌گرایی است که دغدغه مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مجلس را دارد.

در همین راستا، روزنامه قدس در گفت‌وگو با محمدرضا باهنر، به بررسی راه‌های افزایش مشارکت مردم در انتخابات، فعالیت‌های انتخاباتی احزاب و گروه‌های سیاسی، تدابیر جریان اصول‌گرایی برای مشارکت حداکثری و... پرداخته است. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

 مهم‌ترین چالش‌ها و مسائل انتخابات پیش‌رو را در چه می‌دانید؟ به چه راه‌حل‌هایی می‌شود فکر کرد؟
رهبر معظم انقلاب موضوع مشارکت در انتخابات را از یک‌سال گذشته کلید زده‌اند و در همین زمینه چهار گزاره کاملاً منطقی را با عنوان مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت انتخابات مطرح کردند. البته این عرف و رویه رهبر معظم انقلاب نبود و ایشان برخلاف رویه‌های پیشین، یک‌سال مانده به انتخابات، این مسئله را کلید زدند. به‌نظرم پشت سر آن هم فسلفه و منطق قوی درخصوص مشارکت وجود دارد. مشارکت در این دوره بسیار مهم است.

من از همان زمان بارها اعلام کردم افزایش میزان مشارکت در این دوره حتی مهم‌تر از نوع انتخاب است. برخی گرچه شعار مشارکت سرمی‌دهند، اما متأسفانه مشارکت مردم را تنها در حدی می‌خواهند که خود یا گروه متبوعشان رأی بیاورند. این در حالی است که مشارکت باید در حداکثر امکان و ظرفیت صورت گیرد. بر همین اساس، قاعدتاً یک‌سری انتظارات از نهادهای حکومتی مطرح است که روی افزایش مشارکت کار کنند. مسئله سلامت و امنیت انتخابات برعهده دستگاه‌های حکومتی است و در همین زمینه رهبر معظم انقلاب فرمودند آرای مردم، امانت است و باید از آن صیانت شود. اما درزمینه مشارکت و رقابت، دستگاه‌های حکومتی و نیز احزاب و گروه‌ها یک‌سری مسئولیت‌هایی برعهده دارند. در همین راستا، رسانه‌های وابسته به حاکمیت نقش بسیار زیادی دارند.

رسانه ملی برخی کارها را آغاز کرده و فعال بوده اما به نظر می‌رسد اگر برنامه منسجم‌تری داشته باشد تأثیرگذارتر خواهد بود.

جریان‌های مختلف سیاسی به رسانه ملی دعوت شده و به بحث درباره مشارکت انتخاباتی پرداختند. امیدواریم این کار پرحجم‌تر، قوی‌تر و با صداهای متفاوت تداوم داشته باشد. نکته بعدی، وظایف هیئت‌های اجرایی و نظارت بر انتخابات است. استقبال افراد از ‌نام‌نویسی انتخابات، گسترده و انبوه بود و بیشترین رکورد نام‌نویسی را در این دوره داشتیم. 

برخی از رد صلاحیت شده‌ها از نمایندگان و فعالانی هستند که درخصوص مسائل درون مجلس افشاگری‌ها و اظهاراتی داشته‌اند. درهمین راستا، برخی معتقدند همین موضوع، مسئله یک‌دست‌سازی مجلس از سوی شورای نگهبان را در اذهان تقویت می‌کند. نظرتان در این باره چیست؟
ادعای مهندسی و یک‌دست‌سازی انتخابات از سوی برخی افراد باید براساس آمار و ارقام و دلایل باشد. در هر حال هرچه صلاحیت‌ افراد بیشتری احراز شود حجم مشارکت بالاتر می‌رود. در واقع، گرچه ممکن است از این تعداد که برای انتخابات مجلس نام‌نویسی کردند حدود ۱۰هزار نفر رأی قابل توجهی نیاورند، اما هر یک از این‌ها که تأیید می‌شوند تعداد قابل توجهی افراد رأی‌دهنده را پای صندوق می‌آورند. به‌ویژه این موضوع در حوزه‌های انتخابیه تک‌نفره مصداق دارد.

همان‌طور که مشاهده کرده‌اید بستر رقابت در حوزه‌های انتخابیه بزرگ مانند تهران، مشهد، اصفهان، به صورت سیاسی، جناحی و لیستی است اما در حوزه‌های انتخابیه تک‌نفره عموماً اشخاص حقیقی با همدیگر رقابت دارند و مردم هم تلاش می‌کنند نامزد را بشناسند و به او رأی دهند. بنابراین افزایش تأیید صلاحیت‌ها موجب اضافه شدن نفرات جدید برای رأی دادن و مشارکت انتخاباتی می‌شود و به همین روال، رد صلاحیت‌ها نیز تعدادی از آرای انتخاباتی را کاهش می‌دهد.

در حال حاضر برخی جریان‌های سیاسی گلایه‌مندند و عنوان می‌کنند هیچ نیروی مؤثر و مشهوری از آن‌ها تأیید صلاحیت نشده است، بنابراین نمی‌توانند در انتخابات شرکت کنند. البته در میان برخی جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب، عده‌ای از همان گذشته بر طبل تحریم، قهر و عدم مشارکت در انتخابات می‌کوبند. اما برخی دیگر می‌گویند تا هر زمانی که نامزد قابل قبولی از آنان تأیید صلاحیت شود در انتخابات شرکت و فعالیت می‌کنند و میزان رقابت را افزایش می‌دهند. به هر رو، هرچه رقابت بیشتر شود به همان نسبت مشارکت افزایش می‌یابد. بدین ترتیب در حال حاضر برخی از همین جریان‌های به‌اصطلاح طرفدار مشارکت مدعی‌اند نامزدهای آنان در بسیاری از حوزه‌های انتخابیه تأیید صلاحیت نشده است. گرچه هیچ‌کس از شورای نگهبان درخواست تأیید صلاحیت افراد فاقد صلاحیت یا مخل امنیت و برانداز را ندارد، اما برخی نیروها وجود دارند که حضورشان در انتخابات قابل پذیرش و تحمل است.اما درباره نمایندگان ادوار، تا جایی که اطلاع دارم حدود ۸۰۰ نفر از نمایندگان دوره‌های قبلی نام‌نویسی کرده‌اند که صلاحیت تقریباً نیمی از آن‌ها تأیید نشده و نیمی دیگر مورد تأیید قرار گرفته‌اند. البته برخی نمایندگان ادوار وابسته به جریان اصول‌گرایی هم هستند که نام‌نویسی کردند اما شورا آن‌ها را تأیید نکرده، بنابراین اینکه برخی می‌گویند شورا تنها اصول‌گرایان را تأیید و اصلاح‌طلبان را رد کرده، واقعیت ندارد. 

آیا احزاب، تشکل‌ها و چهره‌های سیاسی به ‌منظور تأثیرگذاری در انتخابات و بالا بردن میزان مشارکت، برای رفع این مسئله و رایزنی با شورای نگهبان اقدامی داشته‌اند؟ 
هیئت نظارت بر انتخابات در مرحله اول صلاحیت حدود ۸هزار نفر را تأیید کرد امابعدحدود چندهزار نفر دیگر به تعداد تأیید صلاحیت شده‌ها اضافه شده است. بالاخره رایزنی‌ها و رفت‌وآمدهای افراد و جریان‌های سیاسی و توصیه‌های آنان مؤثر بوده است. همچنین من هم با تعدادی از اعضای حقوقدان شورا مذاکره کردم و نامه نوشتم و شهادت دادم برخی از افرادی که رد صلاحیت شده‌اند، به واقع افراد مفید و معتبر بوده و به ایران مقتدر و قوی معتقد هستند.

متأسفانه از آنجایی که رقابت‌های انتخاباتی عموماً تند و خشن است، ممکن است عده‌ای علیه فردی که رأی‌آوری بالایی دارد به شایعه‌پراکنی و اتهام‌زنی بپردازند. براساس قانون، هشت نهاد و مرجع درباره سابقه و عملکرد نامزدها اظهارنظر می‌کنند. در این میان، گزارش‌های مردمی هم برای هیئت نظارت و شورای نگهبان ارسال می‌شود و این‌ها باید صحت و سقم گزارش‌ها را مورد بررسی قرار دهند که آیا این ادعاها به‌خاطر رقابت‌های سیاسی و انتخاباتی و مسائل شخصی مطرح شده یا اینکه فرد واقعاً دچار مسائل و فسادهای متعدد است. شورا و هیئت مرکزی نظارت باید تمامی موضوعات را مدنظر داشته باشد و به هر شایعه و نامه‌ای که به دست آن می‌رسد ترتیب اثر ندهد. 

به‌نظرتان کار تشکیلاتی و حزبی در این دوره از انتخابات چه تغییر و تحولاتی داشته است؟ 
جریان‌های سیاسی هر کدام یک حداقل و کف‌ رأی‌آوری را دارند. اما برخی از مردم اعتقاد چندانی به جریان‌های سیاسی ندارند و به فرد رأی می‌دهند، اما اگر در لیست‌ها افراد معتبری پیدا شوند، امکان دارد به همین افراد رأی دهند. متأسفانه در حال حاضر برخی چهره‌های مطرح سیاسی بر عدم مشارکت در انتخابات تأکید دارند اما کسانی که علاقه‌مند به شرکت در انتخابات هستند و از سوی دیگر اعتقاد صددرصدی به یک جریان سیاسی ندارند، نامزد مورد نظر خود را از میان لیست ۳۰نفره این جریان‌ها انتخاب می‌کنند. نتیجه انتخابات به نوعی تعیین‌کننده سرنوشت کشور است.

انتخابات حد و مرزی ندارد و آن‌هایی که در انتخابات مشارکت و نماینده خود را انتخاب می‌کنند، عملاً سرنوشت چهار سال آینده را تعیین می‌کنند. در مقابل، افرادی که در انتخابات حضور نخواهند داشت عملاً حق ملی و اصلی خود را به سایر مشارکت‌کنندگان واگذار می‌کنند. شرکت نکردن در انتخابات بدین معناست افرادی که انتخاب نمی‌کنند راه را برای سایر افراد باز گذاشته تا برای آن‌ها تصمیم بگیرند، در حالی‌که همه می‌توانند از این حق بهره‌مند شوند.

جریان اصول‌گرایی به سهم خود برای مشارکت حداکثری مردم و راهیابی نمایندگان کارآمد و شایسته به مجلس چه تدابیری اندیشیده است؟
در نظام‌های دموکراتیک یا همانند ایران به عنوان کشوری دارای مردم‌سالاری دینی، افراد براساس رأی مردم به قدرت می‌رسند و کشور را اداره می‌کنند. لازمه دموکراسی و ابزار غیرقابل اجتناب آن، وجود احزاب قدرتمند است. متأسفانه در سایه نبود سه یا چهار حزب قدرتمند و فراگیر در کشور، من درخصوص آینده مردم‌سالاری دینی کشور بیمناک هستم و سرنوشت مردم‌سالاری دینی بدون وجود چندین حزب قدرتمند مبهم است، زیرا اگر این احزاب نباشند کشور دو راه حل بیشتر ندارد، یا باید رأی و نظر مردم را حذف کند و حکومت با حداقل آرا استقرار یابد، یا اینکه به‌صورت توده‌های انبوه مردمی و بدون حزب باشد که در این‌صورت حکومت پوپولیستی خواهد بود. حکومت‌های پوپولیستی که با رأی مردم زندگی می‌کنند، مجبورند برای منافع کوتاه‌مدت خود خواسته‌های سطحی مردم را اجابت کنند و عملاً کسی به منافع درازمدت و میان‌مدت مردم توجهی ندارد. همین حالا که فعالیت‌های انتخاباتی در حال افزایش است، نامزدهای انتخاباتی به حوزه انتخابیه رفته و انواع و اقسام وعده‌های غیرممکن را مطرح می‌کنند.

این در حالی است که متأسفانه تعداد زیادی از این افراد حتی نمی‌دانند اختیارات، وظایف و امکانات کشور چگونه است. برخی هم وعده‌هایی به مردم میدهند که امکان عملیاتی شدن آن وجود ندارد یا به مصلحت کشور نیست. در حال حاضر ۲۰۰حزب در کشور وجود دارد که از وزارت کشور مجوز گرفته‌اند. تعداد بسیاری از این‌ها بدون فعالیت هستند و فقط در زمان انتخابات تحرکات محدودی دارند و پس از آن دوباره تعطیل می‌شوند. اما حدود ۳۰ تا ۵۰حزب فعال وجود دارد که فعالیت‌های این‌ها هم صرفاً در زمان انتخابات است. در واقع، به دلیل اینکه این احزاب فعال همانند جزایر کوچکی هستند، مجبورند چند حزب با همدیگر ائتلاف کنند و اسم گروه خود را جبهه بگذارند. بدین ترتیب جبهه‌ها تشکیل شده و یک‌سری افراد را به مجلس می‌فرستند، درحالی‌که دارای پشتوانه فکری نبوده و حکمرانی نمی‌دانند. ما در مجلس به افراد و نمایندگانی نیاز داریم که بتوانند اقتصاد کشور را به‌درستی مدیریت و قوانین برنامه و بودجه را تصویب کنند. حکمران را حزب تربیت می‌کند، بنابراین اگر احزاب قدرتمند و افراد وابسته به آن وجود نداشته باشند همین شرایط فعلی پیش می‌آید. این درحالی است که اگر مردم بخواهند نامزدها را مورد آزمون قرار دهند به جایی نمی‌رسند، اما اگر براساس رویکرد و برنامه حزب پیش بروند درنهایت می‌توانند پس از مدتی به شناخت برسند و افراد دارای صلاحیت و تخصص را به مجلس بفرستند.

باید گفت نظام حزبی در کشور ما حاکم نیست، بلکه صرفاً احزاب کوچک و جزایر جداگانه از یکدیگر وجود دارد. درنتیجه وقتی فرد وابسته به حزب به عنوان نماینده به مجلس می‌رود، عملاً اندکی بعد، رابطه او با حزب متبوع قطع می‌شود. این درحالی است که فردی که روی کار می‌آید باید بر جریان‌ها، اختیارات و وظایف مجلس کاملاً مسلط باشد و چگونگی سازماندهی کشور را بداند.

باوجود تعدد گروه‌ها و جریان‌های اصول‌گرایی و رقابت و گاه وجود اختلاف‌ها، امکان ائتلاف و اجماع میان آن‌ها را چگونه می‌بینید؟ کدام یک از این جریان‌ها با یکدیگر ائتلاف خواهند داشت و لیست ارائه خواهند کرد؟ به نظرتان اصول‌گرایان با سرلیستی چه گروهی به اجماع خواهند رسید؟
اصولاً اختلاف موضع میان جریان‌های سیاسی وجود دارد. بنابراین اینکه افراد با یکدیگر اختلاف دارند طبیعی است و ایرادی ندارد، اما این اختلافات باید در فرایند و سیستم به موضع‌گیری روشن تبدیل شود. تعدادی از ۲۰۰حزب فعال کشور، اصول‌گرا و برخی اصلاح‌طلب و تعداد اندکی هم مستقل هستند. اگر احزاب اصول‌گرا دور هم جمع شده و به یک حزب بزرگ تبدیل شوند آن‌موقع می‌توان انتظار فعالیت و ایجاد حزب واحد داشت تا موضع همگرا اتخاذ کنند و به هم یاری رسانند. اما در حال حاضر احزاب فعلی صرفاً در زمان انتخابات می‌خواهند اجماع داشته باشند و از آنجایی که سابقه تجمع حداکثری ندارند همین موجب بروز اختلاف می‌شود. 

برای مثال هر یک از احزاب درصددند افراد خود را در لیست تهران وارد کنند در حالی‌که تعداد افراد لیست تهران ۳۰نفر است و عملاً جایی برای تمامی افراد نیست. بنابراین اختلاف‌ها پیش می‌آید و احزاب هر یک نامزد خود را مطرح می‌کنند درحالیکه در نهایت باید به لیست واحد برسند. از آنجایی که در استان‌ها افراد حقیقی با همدیگر رقابت می‌کنند، دستیابی به موضع واحد ساده‌تر است و در استان‌ها معمولاً زودتر به نتیجه می‌رسند. اما در تهران چون افراد مدعی و قدرتمند بسیاری وجود دارد انتخاب و محدودسازی نامزدها به لیست ۳۰نفره دشوار است. همچنین در حال حاضر از نمایندگان فعلی تهران تعداد ۲۶نفر برای انتخابات مجلس بعدی نام‌نویسی کرده و تأیید هم شده‌اند. علاوه بر این، احزاب نیز نفرات دیگری دارند که خواهان فرستادن آن‌ها به مجلس هستند. بنابراین اجماع تمامی این‌ها در لیست واحد سخت است. اما در مجموع، فکر می‌کنم اجماع اصول‌گرایان درنهایت در دو تا سه لیست در تهران نهایی خواهد شد. البته ممکن است برخی اسامی در این سه لیست مشترک باشد. 

اصلاح‌طلبان هم فعال هستند تا اگر بتوانند یک لیست قدرتمند از نیروی اصلاح‌طلب و احزاب میانه را نهایی کنند.

آقای قالیباف نیز یکی از مدعیان سرلیستی تهران است و اعتقاد دارد قدرت و کشش زیادی داشته و استقبال مردم از او بالاست، بنابراین او هم یک لیست ارائه خواهد کرد. شورای ائتلاف هم که به وسیله آقایان حداد عادل، چمران و سروری اداره می‌شود، لیست ۳۰نفره ارائه می‌کنند. جبهه پایداری، شورای وحدت و... هم هر کدام لیست خودشان را خواهند داد. بنابراین در حال حاضر چهار تا پنج جریان سیاسی درون اصول‌گرایی وجود دارد که درصددند افراد خود را معرفی کرده و به مجلس بفرستند. اما به‌نظر نمی‌رسد پنج لیست جداگانه از هم منتشر شود و این اتفاق نمی‌افتد. من فکر می‌کنم درنهایت دو تا سه لیست نهایی می‌شود که در این لیست‌ها هم تعدادی از اسامی مشترک خواهد بود. 

در پایان، ارزیابی‌تان درخصوص میزان مشارکت چیست؟ میزان مشارکت مردم در انتخابات دوازدهم مجلس را چند درصد برآورد می‌کنید؟
باید یک‌سری کارها برای افزایش مشارکت در انتخابات صورت گیرد. من هنوز امیدوارم میزان مشارکت در انتخابات نسبت به دوره قبلی بیشتر شود. دوره قبلی میزان مشارکت در انتخابات مجلس ۴۲درصد بود و با دعوت‌های مکرر رهبر معظم انقلاب و فعالان سیاسی در این دوره امیدوار هستیم سطح مشارکت افزایش یابد. افرادی در برخی حوزه‌های انتخابیه هستند که با حضور آن‌ها میزان مشارکت مردم می‌تواند دو برابر شود. به‌نظرم مشارکت از دوره قبلی بیشتر باشد و به حدود ۵۰ درصد برسد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.